از تولد تا چارچنگولي
رهام عزيزم! اين وبلاگ رو براي تو و به عشق تو ساختم تا لحظات كودكيت را براي هميشه ثبت كنم. ميدانم وقتي كه بزرگ شدي سوالات زيادي درمورد اين روزها خواهي پرسيد. ميخواهم بداني كه از روزي كه به حضور نازنينت در وجودم مشكوك شدم تا حال كه اين پست را برايت مينويسم تمام وجودم سرشار از شوق و ذوق و حرارت بوده. روزهاي سخت ويار را با آرزوي در آغوش گرفتن تو گذراندم. با اينكه روزها و هفته ها به سختي ميگذشتند اما هر روز و هر هفته به ني ني سايت سر ميزدم تا بدانم در كدام مرحله رشد به سر مي بري و حالا سايزت حدوداً چقدره؟ كدوم ارگانت در حال تكميل شدنه؟ پدرت به اندازه اي از حضورت در زندگيمان خوشحال بود كه قسمت عمده اي از تمركزش صرف مراقبت از من ميشد. روزهاي ...
نویسنده :
زهرا آقايي
11:51